۲۷ شهریور ۹۵
بسم اللّه...
اینطور که تو در من جا گرفته ای...
شک میکنم خدا دقیقا منظورش تو بودی یا خودش؟!...
از رگِ گردن به من نزدیک تر بودنش را میگویم...
+عاشقتم آرامشِ وجودم...دلم برات تنگ شده :(
+صد و پنجاه و یکمین روز...
بسم اللّه...
اینطور که تو در من جا گرفته ای...
شک میکنم خدا دقیقا منظورش تو بودی یا خودش؟!...
از رگِ گردن به من نزدیک تر بودنش را میگویم...
+عاشقتم آرامشِ وجودم...دلم برات تنگ شده :(
+صد و پنجاه و یکمین روز...