خداوند چشم هایت را به رنگ تولد ستارگان آفرید...
هر بار که پلک زدی ستاره ای متولد شد...
چشم هایت معنای یک کهکشان شد...
خداوند چشم هایت را به رنگ تولد ستارگان آفرید...
هر بار که پلک زدی ستاره ای متولد شد...
چشم هایت معنای یک کهکشان شد...
بسم اللّه...
و قسم به صدایِ خش خشِ برگ هایِ پاییزی...
و قسم به گام هایِ استوارت...
و قسم به فاصله ی انگشتانم که فقط اندازه ی انگشتانِ توست...
و قسم به ریتم ضربانِ قلب هایمان...
و قسم به تو...
عشقِ تو ، هرگز تکراری نمیشود...
مانند شورِ آمدنِ مهر...
و زرد شدنِ تک تکِ برگ های پاییزی...
عشقِ تو هر روز از نو درونِ من شعله میکشد...
مانندِ ققنوس میان آتش...
+ دیروز اولین باری بود که برف میبارید و من و تو در کنار هم بودیم :) بعد از کافه رفتن ، رفتیم کبابیُ به قول معروف کباب زدیم به بدن :)
+ عزیز ترینِ من ، من بی نهایت دوسِت دارم :) تو برایِ من همه کسی :)
+ برایِ ما دعا کنید ، دعا کنید که روز هایِ خوبِ کنارِ هم بودنمان برسد :)
+ دویست هجدهمین روز...