♥ 113 ♥

بسم اللّه...


چند سال بعد ، خیلی بعد...همه ی درگیری ها و مشغله هایِ به هم رسیدنمان تمام شده...همه ی این سختی ها و بالا و پایین شدن هایِ این مسیرِ ناهموار...

آسان نیست به هم رسیدنِ دو عاشق...قرار هم نبوده آسان باشد ، مگر نه؟!...

از همان روزِ اول که قول دادیم تا ابد بمانیم ، فکرِ اینجایش را هم کرده بودیم...

فکرِ خسته شدن ها اما کم نیاوردن ها... 

فکرِ گریه ها و بغض ها اما نبریدن ها... 

فکرِ افتادن و بلند شدن ها و ادامه دادن ها...

چند سال بعد ، خیلی بعد... وسطِ خندیدن هایمان به یک فیلمِ کمدی ، وسطِ خرد کردن گوجه برای سالاد در حالی که به آن ناخنک میزنی ، وسطِ انتخابِ رنگِ کاموایِ شالگردنی که قرار است برایت ببافم ، وسطِ اتو کردن پیراهنِ مردانه ات یا شنیدنِ صدایِ دلنشینت که زده ای زیرِ آواز ، نمیدانم چه وقت و کجا ولی مطمئنم یکی از همان لحظه ها که مشغول زندگیِ روزمره یِ دونفره یِ هیجان انگیزمان هستیم و همه ی روزهایِ سخت را پشت سر گذاشته ایم ، ناگهان ساکت میشویم و هر دویِ مان به یک چیز فکر میکنیم...

پایِ دل گر در میان باشد...


+بهترینِ من؟!...من عاشقانه دوست دارم :)


+دلم میخواد خیالت راحت باشه...من هیچوقتِ هیچوقت در برابرِ سختی ها کم نمیارم :) رسیدنِ دو تا عاشقِ واقعی سختِ اما خیلی خیلی شیرینِ :)


+دوست دارم :) دوست دارم :) دوست دارم :)



  • ❤ shiny ❤
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan