چون همیشه صبوری کردن و خوب بودن هم چندان منطقی نیست...چون اطرافیان عادت میکنن هر کاری رو انجام بدن و میدونن که تو رو حسابِ خیلی چیزا رفتارتُ باهاشون عوض نمیکنی...
گاهی باید چشاتُ ببندی روشون و در برابرِ کارایی که کردن تو هم کاری کنی...
من فکر میکنم همین که چشامُ ببندم روشون و نسبت بهشون سرد و بی تفاوت بشم بسه!
اگه این کارُ نکنم دیگه تو خودم میشکنم....خوبِ آدم صبوری کنه ولی نه یه جوری که خودشم از این همه صبرش حالش بهم بخوره!